۱- مقدمه

هر چند ملاحظات و تعلیمات اخلاقی، موضوعاتی بسیار کهن و پر سابقه است ولی شرایط امروزی جوامع بشری باعث گردیده است که به مسائلی حاد و اضطراری مبدل گردد تا آنجا که امروزه بحران اخلاق یکی از چهار بحرانی است که جهان با آن روبه رو است. بهترین محل برای حل این مسائل مدرسه و محیط های آموزشی است. زیرا آموزش و پرورش خود بستر توسعه اخلاق است و جامعه باید های اخلاقی خود را عمدتا از طریق برنامه های آموزش و پرورش دنبال می کند. (ساکی، ۱۳۹۰)

معلم مهم ترین فرد در نظام آموزشی است چرا که مسئول اجرایی است و حتی می تواند برنامه آموزشی بد را نیز با خلاقیت و مهارت خود به صورت مناسبی به اجرا در آورد و نتیجه بهتری را بگیرد، نقش معلم چنان مهم است که اگر اشتباه انتخاب شود نتیجه برنامه آموزشی عالی را نیز خراب می کند. معلمان را از جنبه های مختلف می سنجند مثل علم و آگاهی، مهارت، اخلاق و…. ملاک اصلی بررسی ما در این نوشته اخلاق است.

روش تحقیق

روش تحقیق در این پژوهش به صورت کتاب خانه ای و با بررسی مطالب و تحقیقات پیشین صورت گرفته است.

یافته

معلم به نقل از بشیری و همکاران (۱۳۹۸): شخصی که تدریس می کند، یا اینکه به رشد و تکامل تربیتی دیگران کمک می کند. (فرمهینی فراهانی، ۱۳۷۸)

تربیت در اصطلاح نیز عبارت است از فراهم ساختن زمینه های رشد و شکوفایی تربیت پذیر و رساندن او به مرحله ای که استعداد ها و قابلیت هایش را بروز می دهد. (مصباح، ۱۳۸۲)

اخلاق به نقل از بشیری و همکاران (۱۳۹۸): به طور ساده عبارتست از شناخت صحیح از ناصحیح و سپس انجام صحیح و ترک ناصحیح، اخلاق حرفه ای امروز به عنوان یکی از زمینه های دانش مدیریت در درسازمان به شمار می رود. این مسئله آنقدر حائز اهمیت است که امروزه اکثر موسسات صنعتی و بازرگانی در زمینه های اخلاق حرفه ای به دانش جویان خود آموزش های لازم را ارائه می دهند (سرمدی و شالباف، ۱۳۸۶) گاهی اخلاق به معنای خلق و خوی، رفتار عادت شده و مزاج به کار می رود. معنای دیگر دانشی است که از حسن و قبح و خوبی و بدی رفتار بحث می کند. (قراملکی، ۱۳۸۳)

اخلاق حرفه ای به نقل از بشیری و همکاران (۱۳۹۸): شازمان ها در شناخت تعهدات اخلاقی خود در قبال محیط و نیز تشخیص و حل مسائل اخلاقی در کسب و کار محتاج دانش تضمینی معینی هستند و این دانش همان اخلاق حرفه ای است. (قراملکی، ۱۳۸۲)

تربیت اخلاقی، بخشی مهم از علم اخلاق را تشکیل می دهد و چون مباحث آن عمدتا ناظر به راهکار های عملی و ارائه توصیه هایی در باب عمل است، گاهی از این بخش با نام «اخلاق عملی» یاد می شود. در مقابل، به آن بخش از مباحث اخلاقی که به توصیف خوبی ها و بدی های اخلاقی می پردازد، «اخلاق نظری» می گویند. (دیلمی و آذربایجانی، ۱۳۸۳)

تربیت اخلاقی: واژه تربیت از ریشه «ریب» است و در کتاب های لغت، دارای معانی متعددی همچون سرپرستی، کامل کردن، اصلاح امور، تادیب، چیزی را ایجاد و انشا کردن و به تدریج از حالت نقص به حد تمام رساندن و سوق دادن شیء به سمت کمال و رفع نقایص است. به نظر می رسد معنای تربیت از ریشه «ریب»، همین معنای اخیر است و سایر معانی همه از آثار و این معنا باشد؛ زیرا در تمام معانی مذکور، به گونه ای معنای تدبیر برای سوق دادن به سوی کمال وجود دارد. در واقع، مشتقات کلمه تربیت از ریشه «ریب»، مانند ربوبیت، رب، مربوب، ربانی، ربیون و ارباب، در متون اسلامی فراوان به کار رفته است. (ضرابی، ۱۳۹۰)

بدین ترتیب، تربیت اخلاقی، آموزش اصول و ارزش های اخلاقی و پرورش گرایش ها و فضیلت های اخلاقی است که در آن ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری اخلاق مورد توجه قرار گرفته است. (داودی، ۱۳۸۹)

رفتار های اخلاقی در آموزش و پرورش، اصول اخلاق حرفه ای معلمان به نقل از بشیری و همکاران (۱۳۹۸): مدارس به عنوان اصلی ترین نهاد توسعه دهنده منابع انسانی تخصصی در مسیر دستیابی به توسعه پایدار مبتنی بر ملاحظات جهانی شدن، نقش حساسی را برعهده دارد. (آراسته و همکاران، ۱۳۸۷) امروزه توسعه، نیازمند یک نظام آموزش پویا و هماهنگ است. آموزش و پرورش باید ضمن توجه به بحران افزایش کمی و تنگناهای مالی، به حفظ، بهبود و ارتقای کیفیت نیز بپردازد. معلمان یکی از مهم ترین ارکان فرایند نوسازی مدارس هستند، آنها بیش از پیش نیازمند درک عمیق تری از تحولات اجتماعی هستند و بر اساس رشد روز افزون تقاضای اجتماعی برای مدارس، تغییر کیفیت آن و تصویری نوین از صلاحیت های یک معلم را می توان به سه دسته تقسیم کرد: صلاحیت های حرفه ای، صلاحیت های شخصی و ذاتی، مهارت های اجتماعی. صلاحیت های حرفه ای را می توان به شیوه های گوناگون تبیین کرد. برنامه ریزی، ارائه دروس، ارزشیابی پیشرفت تحصیلی. (میلر و میلر، ۱۳۸۶)

شیوه های آموزش اخلاقی در کلاس: به نقل از موسوی و همکاران (۱۳۹۴) مدرسه، نخستین نهاد رسمی است که از طریق معلمان، گروه همسالان، جوّ مدرسه، و برنامه درسی تعلیمات مدنی (لنگتون، ۱۹۶۹) دانش آموزان را هم به نحوه کار اجتماع محدودشان (مدرسه) و هم جامعه ای که در داخل آن سهمی خواهند داشت و بالتبع از حقوق و مسئولیت هایی برخوردار خواهند شد قادر می سازد. (باتری، ۱۳۹۳)

به نقل از موسوی و همکاران (۱۳۹۴) معلم می تواند از شیوه های خاص برای رشد اخلاقی دانش آموزان استفاده نماید مانند:

• طرح دقیق و عمیق اخلاق، همراه با تمثیل و طرح سوالاتی از دانش آموزان در زمینه مثال های طرح شده

• تشویق دانش آموزان به مطالعه کتاب های اخلاقی

• مباحث اخلاقی با رهبری معلم

• بحث پیرامون احساسات و ارتباطات شخصی و نکات اخلاقی

• اجرای نمایش هایی که دانش آموز خود ایفاگر نقش های مثبت و سازنده باشد

• استفاده از فیلم های اخلاقی

• استفاده از ضبط، ویدیو، تا رفتار های واقعی بچه ها ضبط شود و برای شناخت بیشتر از خودش به او عرضه شود.

• قرار دادن آنها در موقعیت هیجانی تا بتوانند مسایل اخلاقی و شخصی خود را حل کنند.

• در اختیار قرار دادن تجربیات دیگران، برای اینکه درک آنها توسعه یابد.

این شیوه ها اثرات بسیار مفیدی در آموزش اخلاقی و تربیت اخلاقی دارند و باعث می شوند دانش آموز با مسایا اخلاقی درگیر شود و در اندیشه فرو رود. این روش ها نظر دانش آموز را جلب می کند و انگیزه یادگیری قوی می گردد.

نقش الگویی معلم: معلم با توجه به نفوذ معنوی اشَ، قلب و اندیشه و رفتار دانش آموز را تسخیر می کند. تمام رفتار معلم از کوچک ترین حرکات و اشارات او تا نحوه گفتار و عملش ممکن است توسط دانش آموزان تقلید شود.

معلم فقط کار تدریس و آموزش را انجام نمی دهد بلکه روح و روان دانش آموزان را نیز تحت آموزش مستقیم و غیر مستقیم خود قرار می دهد، چرا که دانش آموزان معلم را الگو خود در رفتار و گفتار قرار می دهند. معلم دانش آموزان را پرورش می دهد، معلم توانا با ارزش های انسانی والا، می تواند دانش آموزان خود را به نحو احسن تربیت کند و آموزش دهد؛ البته در زمینه تربیت نباید نقش والدین را کم رنگ کرد یا فراموش نمود.

در مدرسه دو خرده فرهنگ را می توان از یکدیگر متمایز کرد: خرده فرهنگ دانش آموزان و خرده فرهنگ معلمان. البته ارزش های این دو خرده فرهنگ متفاوت هستند. ارتباط و دلبستگی نوجوان به معلمان، تاثیر زیادی روی علاقه ها، نگرش ها، تفکرات و تمایلات وی به جای می کذارد. به همین خاطر، هر چه ارتباط و علاقه نوجوان به معلم بیشتر شود، آثار و پیامد های آن بارز تر خواهد شد. این ارتباط و علاقه، به شکل ها و رنگ های گوناگون در می آید که اساس آن، به شخصیت معلم، میزان تعهد او به شغل خود، میزان درک و شناخت وی نسبت به مرحله ی نوجوانی و طریقه ی حل مشکلات آن بستگی دارد. چنان چه معلم نسبت به دانش آموزان امر و نهی، تهدید، تعقیب و آزار و شکنجه اعمال کند، دانش آموزان را از خود دور می سازد و میان خود و آنها جدایی می اندازد؛ در نتیجه، مورد بحث آنها قرار نمی گیرد. برعکس، معلم خوب و عادل که همواره با دانش آموزان هم کاری صمیمانه دارد و هنگام درخواست کمک، از سرزنش آنان پرهیز می کند، می تواند محبت و اعتماد دانش آموزان را به خود جلب کند. (بیابانگرد، ۱۳۷۶)

زمینه سازی اخلاق در آموزش و پرورش: روش زمینه سازی دو وجه دارد: یکی ناظر به فراهم آوردن شرایط اولیه ای است که احتمال بروز رفتار ها و حالات مطلوب را بالا می برد و دیگری ناظر به جلوگیری از شرایط اولیه ای که احتمال بروز رفتار ها و حالات نامطلوب را افزایش می دهد (باقری، ۱۳۹۱)

اخلاق و محتوای تعلیم و تربیت: امروزه در این باره که بخشی از آنچه به دانش آموز انتقال داده می شود، باید فضایل اخلاقی و مناسبات انسان دوستانه در ارتباطات گروهی و رعایت هنجار های اخلاقی در استفاده صحیح از طبیعت باشد، بحثی نیست؛ اما باید توجه شود از ارائه مستقیم اخلاقیات پرهیز شود و کمتر اخلاقیات در قالب یک درس و یک کتاب آموزش داده شود؛ بلکه تلاش شود اخلاقیات به صورت غیر مستقیم و ضمن سایر دروس آموزش داده شود؛ چرا که در غیر این صورت، نه تنهادرس اخلاقی به الفاظی اخلاقی خواهد انجامید، بلکه آن هم به مانند سایر دروس، به صورت حفظی – یادسپاری و یادآوری و تکرار بدون کمترین کاربرد عملی، تدریس خواهد شد. (پور ظهیر، ۱۳۷۱)

استاد نیز معلمی است که به دانشجویان که بزرگ شده دانش آموزان می باشد، آموز می دهند و اخلاق در آنان نیز لازم و ضروری است.

اصول اخلاق آموزشی به نقل از پاکزاد و پوشنه (۱۳۹۶): به طور کلی، اگر چه اصول اخلاق حرفه ای مربوط به شغل معلمی در موسسات آموزش عالی کشور های مختلف، خاص و تابع قوانین هر کشور است اما غالبا در همه آنها اصول زیر دیده می شود:

• توانمندسازی دانشجویان: استاد باید در تکامل شناختی دانشجویان مشارکت فعال داشته باشد و از اعمالی که همراه با تبعیض یا استثمار دانشجو هستند بپرهیزد.

• ارتباط بیطرفانه با دانشجویان: استاد باید از ورود به یک ارتباط عاطفی دو طرفه با دانشجویان خود که منجر به مساعدت نسبت به یک نفر یا اصطلاحا پارتی بازی می شود اجتناب کند.

• راز داری: نمرات، گزارشات حضور و غیاب، صحبت ها و ارتباطات فردی دانشجویان به عنوان مطالب محرمانه تلقی شده و تنها با رضایت دانشجو یا برای امور قانونی دانشگاهی قابل ارائه به دیگری است.

• احترام به همکاران: استاد دانشگاه باید به مقام و شأن همکاران خود احترام گذاشته و همراه با آنان در جهت تکامل و توانمند سازی دانشجویان همکاری نماید.

• احترام به موسسه: لازم است مدرس دانشگاه نسبت به اهداف آموزشی، سیاست ها و استاندارد های موسسه آموزشی آگاه بوده، به آنها احترام گذاشته و از آنها تبعیت کند.

• تسلط به محتوا: یک استاد دانشگاه باید کاملا به موضوع تدریس خود احاطه داشته و از دانش کافی در این زمینه برخوردار باشد و مطمئن باشد محتوای ارائه شده دقیق، درست، به روز و متناسب با دوره مورد نظر است.

• ارزشیابی معتبر دانش جویان: استاد باید در ارزشیابی دانشجویان از روش های معتبر استفاده کرده و شفاف و بیطرف باشد و متناسب با اهداف آموزشی دوره، دانشجویان را ارزشیابی نماید.

• تسلط به امور آموزش: مدرس باید کاملا با اصول آموزش و روش های تدریس آشنا بوده و روش های تدریسی را انتخاب کند که برای رسیدن به اهداف آموزشی مورد نظر مناسب باشد (های وود، الیزلبت، ۲۰۰۹).

به نقل از پاکزاد و پوشنه (۱۳۹۶) ویژگی های اخلاق حرفه ای معلمان و استادان دانشگاه به شرح زیر است:

 الف) ویژگی های شخصیتی: وجود یک نگرش حرفه ای نسبت به حرفه، شایستگی و صلاحیت تخصصی، وجدان کاری و نظارت الهی، عدالت و انصاف، پرهیز از فخر فروشی و استبداد، حسن تدبیر، بردباری و شکیبایی، تواضع، تسلط بر نفس، آراستگی ظاهر و پوشش مناسب، مشورت خواهی، قاطعیت اجرایی.

ب) برخورد با دانش آموز و دانشجو: ادب و دلسوزی و صداقت در برخورد با آنان، اهمیت دادن به فکر و توسعه دانشجویان، ایجاد انگیزه در دانشجویان، خش رفتاری و نرمی با دانشجویان، تکریم کارکنان و دانشجویان، حفظ اسرار دانشجویان توسط اساتید، عدم تامین منابع مادی در قبال دادن نمره، پذیرش زمینه های مذهبی و فرهنگی، داشتن روحیه تحمل و بردباری و سعه صدر.

ج) در محیط مدرسه: عامل بودن به هنجار ها و آیین های علمی، احترام به کلاس و فضای یادگیری، رعایت اخلاق آموزشی، روابط سالم و انسانی در محیط کار، تقید و مسئولیت حرفه ای، دلبستگی و علاقه به کار، پشت کار و جدیت در کار، احترام همکاری با همکاران، عدم استفاده اساتید از امکانات دانشگاهی، احترام به موسسه آموزشی و دانشگاه.

حیدری و همکاران (۱۳۹۳) اخلاق حرفه ای معلم از منظر ابن سینا را به صورت زیر تقسیم بندی کرده اند:

ویژگی های خلقی معلم، اصلاح نفس خویش که شامل سیطره عقل بر نفس و شناخت صفات منفی نفس و شناخت اخلاق خوب و بد و مقایسه خویش با آن و ثواب و عقاب قائل شدن برای اعمال نفس و یاری جستن از دوست دانا، حسن تدبیر، شناخت جامع از طرف مقابل (فراگیران)، رفتار بر اساس دین و مروت، شناخت راه ارشاد.

حیدری و همکاران (۱۳۹۳) رویکرد های تربیتی از منظر این سینا را به صورت زیر دسته بندی کرده اند:

آموزش به صورت گروهی، تشویق و تنبیه، تکرار و تمرین، بازی، ریاضت و تهذیب نفس، ابراز محبت.

بحث و نتیجه گیری

از آنجا که دانش آموزان از معلمان الگو گرفته و در مدارس فقط آموزش صورت نمی گیرد، بنابراین وجود معلمانی که از نظر اخلاق و رفتار توانمند و درست باشند لازم است. معلم اخلاق مند ضمن اینکه خودش از اخلاق برخوردار است، می تواند اخلاق را به دانش آموزان خود آموزش دهد.

منابع

باقری، خسرو (۱۳۹۱). نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، تهران: انتشارات مدرسه.

بشیری، زهره، بازوبندی، آزیتا، قاسمی، پریوش (۱۳۹۸). اخلاق حرفه ای معلمان، مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی، تابستان ۱۳۹۸، شماره ۴۱، صفحه ۲۲۲ -۲۱۱.

بیابانگرد، اسماعیل (۱۳۷۶). تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

پاکزاد، مریم، پوشنه، کامبیز (۱۳۹۶) ویژگی هایاخلاق حرفه ای معلمان و استادان دانشگاه، کنفرانس ملی پژوهش های نوین ایران و جهان در روانشناسی، علوم تربیتی و مطالعات اجتماعی.

پور ظهیر، علی نقی (۱۳۷۱). آموزش اخلاق در دبستان، مجموعه مقالات سمپوزیوم جایگاه تربیت در آموزش و پرورش دوره ابتدایی، تهران: نشر تربیت اسلامی.

حیدری، محمد حسین، نصرتی هشی، کمال، متقی، زهره (۱۳۹۳). اخلاق حرفه ی معلمی و رویکرد های تربیتی از منظر ابن سینا، فصل نامه علمی – ترویجی اخلاق، سال ۴، شماره۱۴، صفحه ۶۹-۳۹.

داودی، محمد (۱۳۸۹). سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (تربیت اخلاقی)، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.

دیلمی، احمد، آذربایجانی، مسعود (۱۳۸۳) اخلاق اسلامی، قم: نشر معارف.

ساکی، رضا (۱۳۹۰). اخلاق در پژوهش های آموزشی و مولفه های آن، فصل نامه اخلاقی در علوم و فناوری، تابستان ۹۰، سال ۶، شماره۲، صفحه ۱۲-۱.

ضرابی، عبدالرضا (۱۳۹۰) تربیت محبت محور، اسلام و پژوهش های تربیتی، سال سوم، شماره۱.

کدپور، پروین (۱۳۷۵). بررسی رشد قضاوت های اخلاقی در رابطه با جو سازمانی مدرسه و نحوه تعامل معلم با دانش آموزان، فصل نامه تعلیم و تربیت، شماره ۴۸.

مصباح یزدی، محمد تقی (۱۳۸۲) نقش تقلید در زندگی انسان، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.

موسوی، اعظم السادات، فتاحی، بهاره، زارع بیدکی، فاطمه، فلاح، ریحانه (۱۳۹۴) نقش معلم در تربیت اخلاقی جامعه، اولین کنفرانس علمی پژوهشی راهکار های توسعه و ترویج آموزش علوم در ایران.