حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

یکشنبه, ۲۲ مهر , ۱۴۰۳ 10 ربيع ثاني 1446 Sunday, 13 October , 2024 ساعت ×
بهانه‌ ای برای بیعت دوباره با حضرت صاحب الزمان (عج)
06 اکتبر 2022 - 8:20
شناسه : 4561
بازدید 572
28

شیعه در ماه ربیع الاول بلافاصله بعد از محرم و بعد از اربعین روبه خونخواه اباعبدالله الحسین مهدی فاطمه علیها السلام دارد و اعلام می کند «وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّه» برای آن که این توانایی را اظهار کند و نشان بدهد در عهد بستن و انعکاس عهد آن را نشان می دهد. در نهم ربیع […]

ارسال توسط : نویسنده : شفیعی منبع : ana.ir
پ
پ

شیعه در ماه ربیع الاول بلافاصله بعد از محرم و بعد از اربعین روبه خونخواه اباعبدالله الحسین مهدی فاطمه علیها السلام دارد و اعلام می کند «وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّه» برای آن که این توانایی را اظهار کند و نشان بدهد در عهد بستن و انعکاس عهد آن را نشان می دهد. در نهم ربیع شیعیان این خاندان پاک و مطهر، می بایست با امام عصر و زمان خودشان تجدید عهد کنند. لذا اگر نهم ربیع بر مومنی بگذرد و با امام زمان خودش و حسین زمان خودش تجدید عهد نکرده باشد، نه ربیع را درک کرده و نه به عنوان زائر اباعبدالله حق مطلب را به جا آورده است. لذا این اتفاق زیبا با تجدید عهد آغاز می شود.

در دعای عهد می خوانیم «انی اجدد له … عهدا و عقدا و بیعه»؛ عهد در لفظ اتفاق می‌افتد، عقد پیوندی است که با قلب مستحکم می شود و بیعت، تحقق عینی و خارجی این عهد و عقد است. زیارت اربعین یادآوری واقعه و نام و حکمت قیام اباعبدالله را در خودش پوشیده دارد و زنده نگه داشتن قیام اباعبدالله در طول تاریخ تا زمان ظهور و جلوگیری از مدفون شدن این قیام در دشت کربلا پیامد آن است. در نتیجه با شکوفا شدن واقعه کربلا از مسیر زیارت و به راه افتادن آن در طول تاریخ، قیام ابا عبدالله الحسین مستعد می شود تا به قیام و خونخواهی اباعبدالله الحسین علیه السلام توسط امام عصر اتصال پیدا کند. وقتی مومنی در روز اربعین به رسم زیارت در هر کجای زمین رو به اباعبدالله می کند و زیارت اربعین را می خواند در عبارت بسیار کوتاه اما شگفتی اعلام می کند: «وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّه». یا اباعبدالله توانایی و دارایی ما برای یاری دادن تو مهیاست. این سوال پیش می آید که وقتی قیام تمام شده و عاشورا به ظاهر خاتمه یافته و مردان مرد از خاندان رسول خدا در دشت کربلا مدفون شده اند، حالا چه معنی دارد که کسی اعلام کند نیروی ما برای یاری تو مهیاست؟ اعلام «وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّه» در واقع با آخرین عبارات شگفت اباعبدالله الحسین قبل از شهادت پیوند دارد. آن لحظه ای که قبل از شهادت اعلام کردند که: «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی» آیا کسی هست که مرا یاری کند؟

همچنان که خطاب اباعبدالله به آیندگان بود، زائر نیز با خواندن عبارت «وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّه» دارد به خونخواه اباعبدالله اعلام می‌کند که توانایی ما و نیرو و قوای ما برای یاری دادن تو مهیاست. لذا شیفتگان و شیعیان استمرار قیام اباعبدالله و تحقق خواسته اباعبدالله را در زیارت و همراهی با امام عصر علیه السلام می شناسند و یاری خودشان را متوجه خونخواهی امام زمان علیه السلام می دانند. تحقق خارجی این نیت در زمان ظهور و قیام صاحب الزمان اتفاق می افتد. حال اگر زائری بخواهد بگوید «وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّه» چگونه این شعار نمود پیدا می کند؟ ظهور و تجلی این شعار در ربیع الاول اتفاق می افتد. زمانی که امامت و ولایت خونخواه اباعبدالله الحسین آغاز می شود.

شیعه در ماه ربیع الاول بلافاصله بعد از محرم و بعد از اربعین روبه خونخواه اباعبدالله الحسین مهدی فاطمه علیها السلام دارد و اعلام می کند «وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّه» برای آن که این توانایی را اظهار کند و نشان بدهد در عهد بستن و انعکاس عهد آن را نشان می دهد. در ۹ ربیع شیعیان این خاندان پاک و مطهر، می بایست با امام عصر و زمان خودشان تجدید عهد کنند. لذا اگر ۹ ربیع بر مومنی بگذرد و با امام زمان خودش و حسین زمان خودش تجدید عهد نکرده باشد، نه ربیع را درک کرده و نه به عنوان زائر اباعبدالله حق مطلب را به جا آورده است. لذا این اتفاق زیبا با تجدید عهد آغاز می شود.

 عهد باید در عالم خارج تحقق عینی پیدا کند. آن چه عهد و دست دادن و بیعت کردن را پشتیبانی می کند قلب انسان مومن است. در دعای عهد می خوانیم: «اللَّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَیْعَةً». عهد در لفظ اتفاق می افتد. عقد، گره و پیوندی است که با جان و قلب استحکام پیدا می کند، اما بیعت آن عهد و عقد را در فضای خارجی ظاهر می کند. یعنی مومن از مسیر عهد و عقد و بیعت مهیا می شود تا با جان و مال و دارایی و اعتبار خودش امامش را حمایت کند. بیعت از بیع به معنی خرید و فروش می آید. با تمام دارایی اش حمایت از امامش را اعلام می‌کند. پس ۹ ربیع هم زمان تجدید عهد است و هم ماه مهیا شدن برای مستحکم ساختن این پیوند با عقل و قلب است. با تمام دارایی هایش مهیا می شود در بیعت با امام وارد بشود تا زمانی که امام از او خواست در میدان وارد شود.

شاید از همین رو بوده که از گذشته های دور مومنان خودشان را مکلف می دانستند تا چیزی، خنجری، شمشیر یا مرکبی را نگهداری کنند و هر لحظه منتظر باشند تا اگر امام زمان شان از آنان خواست وارد بشوند. هم برای خونخواهی اباعبدالله الحسین و هم برای تأسیس دولت کریمه امام زمان که منظور نظر اباعبدالله الحسین بود و همچنین مرتفع ساختن کفر و شرک و نفاق از پهنه هستی. لذا می بینیم در سنت مومنانه ما مفهومی به نام مرابطه با امام عصر و زمان را داریم. تعریفی که از مرابطه می کنم چیزی نیست جز انتظاری آگاهانه و حرکت همراه با شعور و آگاهی تمام که طی آن انسان منتظر ارتباط خودش را با امام عصر و زمان خودش شکوفا می کند.

 در معنایی که از کلمه رباط آمده به این اشاره دارند: جایی که اسبی را می‌بندند یا نقطه‌ای که مرزبانان در آنجا مستقر می‌شوند. اما در اصطلاح رباط و مرابطه به مرزداری، مرزبانی و اقامت گزیدن در مرز در اطراف کشور و دیدبانی همراه با آگاهی از احوال دشمن همراه با آمادگی تمام برای مقابله با دشمنان تعریف شده. لذا به عقیده من تعریف مرابطه مرزبانی مومنانه منتظران است. امام محمد باقر علیه السلام در بیان و تفسیر آیه مبارکه: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا» فرمودند که اصْبِرُوا یعنی صبر کنید، صَابِرُوا یعنی بر انجام واجبات الهی صابر باشید و رَابِطُوا یعنی در برابر دشمنان آماده باشید برای امام تان آن که منتظر او هستید. صاحب مجمع البیان در ذیل همین آیه می فرمایند رَابِطُوا یعنی در مرزها اقامت گزینید و زبان تان را مهیا نگه دارید و مستعد و آماده مبارزه و مجاهده با دشمنان تان باشید.

از این جاست که عرض می کنم عهد یک لفظ ساده نیست. عهد بستن و بیعت کردن وقتی همه معنی خودش را آغاز می کند که منجر به مرابطه بشود. مرابطه یعنی مرزبانی. سرزمین های مومنان و شیعیان و مستضعفان و مسلمانان لایه ‌لایه مرز دارد. مرزی خاکی دارد که سربازانی از آن حفاظت می‌کنند. جغرافیای فرهنگی دارد که مرزهای مخصوص خودش را می خواهد و مرزهایی جغرافیایی و اعتقادی دارد که مرزبانان مخصوص خودش را می خواهد. از این جاست که عرض می کنم این مرابطه و مرزبانی اشاره دارد به تمامی ساکنان یک سرزمین شیعی اعم از سرباز و نظامی یا معلم و سخنران و نویسنده و عالم و فاضل و یا صاحب سایر حرفه ها که بود و عمل شان به حفاظت از جغرافیای فکری، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و خاکی مومنان منجر می‌شود.

 در گذشته و امروز وقتی احساس می کنند که دشمن دارد حمله می کند در یک جایی مستقر می‌شوند و تا مرتفع شدن خطر نوعی آمادگی و آماده باش اعلام می‌کنند. این مرابطه از گذشته ظرف زمانی هم با خودش داشته است. تا جایی که کمترین مدت برای آن که ثبات و مرابطه صدق پیدا کند ۳ روز بوده و اگر سرباز یا نگهبانی بیشتر از ۴۰ روز در قرارگاهی در حال آمادگی می مانده، حیثیت جهادی پیدا می کرده و از او به عنوان مجاهد یاد می کردند. در مباحث فکری فرهنگی ما کلام زیبایی داریم از امام محمد باقر علیه السلام که سوال می کنند از ابوعبدالله جوفی که در نزد شما مرابطه چند روز است؟ می گوید آماده باش و مرابطه برای ما روزهای معینی دارد و چهل روز است. اما امام می‌فرمایند که درباره ما و نزد ما مرابطه تا آخر روزگار است. سپس توضیح می دهند که هر کس مرکبی را برای یاری ما آماده کند تا آن زمان که مرکب نزد اوست به اندازه وزن آن مرکب یا دو وزن آن مرکب نزد خدا پاداش می گیرد و هرکس اسلحه ای برای ما نگه دارد تا زمانی که اسلحه پیش اوست هم وزن آن پاداش می گیرد.

 ابن بطوطه، این سیاح مشهور جهان اسلام ذکر می کند که وقتی من از شهر حله می گذشتم در این شهر مسجدی به نام مسجد صاحب الزمان علیه السلام بود که هر روز مردم قبل از نماز مغرب و عشا می آمدند اسبی را زین می کردند و پشت سر او راه می افتادند و شعار می دادند و اعلام می کردند ما آماده ایم. حتی در بیهق یا همان سبزوار امروز مرسوم بوده که در عصر جمعه مومنان اسبی را در دروازه شهر مهیا می‌کردند و به این وسیله اظهار می کردند ما منتظر امام هستیم. این کار در ظاهر شعاری است، اما در باطن باید اتفاقاتی را با خود داشته باشد.

 کلام زیبایی را از امام صادق داریم که هر یک از شما باید برای خروج حضرت صاحب الزمان سلاحی را مهیا کند هر چند به اندازه یک تیر باشد و اگر نیت داشته باشد که با نگهداری این تیر می‌خواهد امامش را یاری بدهد امید است که آن قدر عمرش طولانی بشود تا امام را درک کند. اما از همه زیباتر و کامل تر کلام امام موسی بن جعفر علیه السلام که می فرمایند هر کس اسب یا مرکبی را به انتظار ما نگه دارد و به سبب نگهداری آن مرکب دشمنان ما خشمگین بشوند و او شیعه ما باشد، خداوند روزی او را فراخ می کند و به او شرح صدر می دهد و به آرزوهایش می رساند و او را یاری می دهد در این که به خواسته هایش برسد.

 سخنم به موضوع عهد و عقد به عنوان سنت ویژه در ماه ربیع معطوف بود که ماه سرزندگی است. ربیع یک صورت ظاهری و یک صورت باطنی دارد. صورت باطنی ربیع و انعقاد عهد و بیعت با امام عصر به عبارتی نسبت یافتن با حضرت صاحب الزمان علیه السلام است. این نسبت در مرابطه شکوفایی پیدا می کند. وقتی فردی از مسیر مهیا شدن برای یاری امام روزگار خودش را سامان می دهد و مناسبات خودش را  با امام زمان علیه السلام و امام عصر و زمان تنظیم می کند از آن جا که امام زمان مظهر اسم حی خداوند متعال است، هرکس با مظهر اسم حی خداوند متعال نسبت پیدا بکند شکوفایی بلکه ماندگاری پیدا می کند. یعنی مرگ را پس می زند و نوعی بی مرگی را تجربه می کند. نسبت یافتن با مظهر اسم حی یعنی نسبت یافتن با شخصی که بی مرگی را نصیب آدم می کند.

بهار در طبیعت وقتی آغاز می شود که کوه و جنگل و دریا و درخت با مظهر اسم حی نسبت پیدا می کند و سرزندگی پیدا می کند. در عالم معنا مظهر حقیقی اسم حی امام عصر و زمان است. دل های مرده در نسبتی که با امام پیدا می کنند زنده می شوند. احیای ارض و احیای جان و احیای قلوب و انسان ها اتفاق می افتد. وقتی درباره مقام انسان منتظر به روایات مراجعه می‌کنیم می‌بینیم که در آن جا بیان شده انتظار عالی ترین نمود عبادت است. هم افضل اعمال و هم افضل عبادات است. کسی که در انتظار حقیقی به سر می برد مثل این است که همین الان پیش روی امام دارد می جنگد یا در خیمه امام قرار گرفته است.

 در روایات رسیده از ائمه می خوانیم که اگر کسی هر روز صبح تا ۴۰ روز با امام تجدید عهد کند و دعای عهد بخواند این فرد می تواند امید داشته باشد تا امام خودش را ببیند. نمی میرد تا امام خودش را ببیند. یا آن که وقتی کسی در حال انتظار بمیرد می تواند امید داشته باشد که در زمان ظهور امام عصر علیه السلام در زمره رجعت کنندگان قرار بگیرد. در دعای عهد می خوانیم: «اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَی عِبَادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی» بالای سر قبر مومن می‌آیند و خطاب می‌کنند که امام تو ظهور کرده است اگر می خواهی برای یاری اش حضور داشته باشی برخیز! اشاره کردم که نوعی ماندگاری و حیات اتفاق می افتد. حیات قلوب در نسبت با امام زمان و حیات دوباره جسم در زمان رجعت و یاری دادن امام و همراه شدن در قیامی که به خونخواهی اباعبدالله و تأسیس دولت کریمه امام زمان علیه السلام می انجامد. این مرابطه جمعی نیست بلکه جمعی و فردی است. هر سازمانی و هر نهادی و هر جامعه ای می تواند در هر زمانی نوعی مرابطه داشته باشد. اگر مرابطه و آماده باش به عنوان استراتژی یک جامعه مومن تعریف بشود آن موقع معلوم می شود که هر سازمان و نهادی چگونه باید ایجاد آمادگی لازم کند تا از مومنان محافظت کند و هر آن اگر واقعه شریف ظهور اتفاق افتاد آن سیستم و جامعه را به عنوان منتظر بشناسند و در زمره معاندان و منکران شناسایی اش نکنند.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.