مدرس نیز در این رستاخیز مخوف و چنین ورطه هولناکی گرفتار شد و در عناد محبوسین سیاسی قرار گرفت و ابتدا در محل قزاقخانه قدیم در همان اطاقی که فرمانفرما حبس بود برای مدت چند روزی زندانی گردید ولی بعداً او را به اتفاق شیخ حسین یزدی به وسیله گاری پست به قزوین تبعید و حبس کردند.
کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ با طراحی انگلیس و عاملیت سید ضیا طباطبایی و رضا خان میرپنج به وقوع پیوست. دستگیریهای گسترده رجال سیاسی از جمله آیتالله سید حسن مدرس یکی از تبعات این اتفاقات بود.
مرحوم علی دوانی در کتاب نهضت روحانیون ایران مینویسد: وقتی رضاخان میرپنج کودتا کرد و سید ضیاءالدین طباطبائی رئیسالوزرا شد و بسیاری از ملیون و مبارزان دستگیر و زندانی شدند، مدرس نیز یکی از آنها بود.
آقای مکی به نقل از «تاریخ احمد شهریور» راجع به حبس و تبعید مرحوم مدرس پس از واقعه کودتای رضاخان در ۱۲۹۹ که بسیاری از رجال سیاسی و مدیران جرائد و مردان آزاده دستگیر و حبس شدند مینویسد: «مدرس نیز در این رستاخیز مخوف و چنین ورطه هولناکی گرفتار شد و در عناد محبوسین سیاسی قرار گرفت و ابتدا در محل قزاقخانه قدیم در همان اطاقی که فرمانفرما حبس بود برای مدت چند روزی زندانی گردید ولی بعداً او را به اتفاق شیخ حسین یزدی(سوابق دوستی این دو نفر با هم خوب نبود) به وسیله گاری پست به قزوین تبعید و حبس کردند». مدرس نیز تا آخر عمر کابینه سیاه (عمر کابینه سیاه سید ضیاءالدین ۹۳ روز بود) در آن جا محبوس بوده است.
سپس عین عبارت احمد شهریور را در تاریخ مزبور بدینگونه درباره مرحوم مدرس نقل میکند: «مدرس در عزت نفس و مناعت طبق آیتی بود و بدون شبهه کمتر نظیر داشت. چنانچه اطلاع صحیح در دست است که مشارالیه دورهای که در زندان قزاقخانه به سر میبرده مطلقاً برای استخلاص خود تشبثی نکرد. فقط از ترس این که مبادا کابینه وقت شئون سیاسی کشور را متزلزل کند، اندوه بسیار داشته و بارها این موضوع و دستهائی را که در کودتا شرکت داشته به رفقای خود در زندان متذکر میشده و تمام وقایعی را که کودتا در برداشت پیشبینی میکرده، حتی گفته بود از روزی که سید ضیاء رئیسالوزراء شده استقلال کشور به مخاطره افتاده است.» برای اثبات عزت نفس مشارالیه همین قدر کافی است که مانند سایر محبوسین سیاسی از بستر زندان استفاده نمیکرد بلکه تمام مدت هنگام خواب عمامه خویش را به زیر سر مینهاد و در زیر عبای خود میخفته است.»
ثبت دیدگاه