ایشان یکی از مخالفان سرسخت آقای منتظری بودند که به عنوان قائم مقام رهبری انتخاب شده بود. زیرا وی را فرد با صلاحیتی نمی دانستند.
به گزارش گلستان ما به نقل از گلستان۲۴، باغلامرضا خارکوهی پژوهشگر سرشناس تاریخ انقلاب اسلامی استان و نویسنده کتاب خاطرات آیت الله سید حبیب الله طاهری گرگانی به گفتگوی صمیمانه ای به مناسبت سالروز شمسی ارتحال این عالم بزرگوار نشستیم:
از کودکی تا بازگشت دوباره به وطن
کتاب خاطرات مرحوم سید آیت الله حبیب الله طاهری گرگانی در ۳۶۰ صفحه به چاپ دوم رسیده است. این کتاب شامل ۶ بخش است و توسط حوزه هنری کشور در تهران به چاپ رسیده است. همچنین اسناد و پرونده های ساواک ایشان، تلاش هایی که کرده اند و عکس هایشان در حوزه علمیه نجف در این کتاب موجود است. این کتابی است که در آن خاطرات آیت الله طاهری از زبان خودشان نقل شده است.
فصل اول آن شامل کلیات زندگی ایشان اعم از بررسی خانواده و اجداد ایشان و دوران کودکی و مدرسه است. فصل دوم هم خاطرات مربوط به دوران مشروطه ، رضاخان و مباحث سیاسی این دوره بررسی شده است.
در فصل سوم به تلاش های ایشان از حوزه علمیه گرگان تا حوزه علمیه نجف اشاره شده است. ایشان در سه حوزه گرگان، قم و نجف تحصیل کرده و به مرحله اجتهاد رسیده بودند. سال ها پس از اخذ اجتهاد هم در حوزه علمیه نجف ماندند و به تحصیل و تدریس ادامه دادند. در این فصل همچنین خاطرات زیادی از ایشان در رابطه با نجف اشرف و مبارزاتی که ایشان بعد از بازگشت به گرگان داشتند مورد بررسی قرار گرفته است.
در فصل چهارم درباره خاطرات ایشان بعد از بازگشتشان به گرگان است. در سال ۱۳۵۰، مرحوم طاهری از حوزه علمیه نجف بعد از ۱۷ سال تحصیل به گرگان بازگشتند و پیش نماز مسجدالرضا، معروف به مسجد آذربایجانی های گرگان شدند.
تاسیس مدرسه امام جعفر صادق(ع) گرگان
ایشان در سال ۵۱ تاسیس بنای مدرسه امام جعفر صادق(ع) را آغاز کردند. این مدرسه از زمان رضا خان مخروبه بوده است و ایشان بعد از بازگشتشان ، با همت و تلاش خود آن را از نو بنا کردند و آن را بازسازی نمودند. این حوزه امروز از حوزه های معروف و برجسته استان و کشور محسوب می شود.
ایشان همزمان با تدریس در مدرسه، در تابستان سال ۵۲ دانش آموزان را برای کلاس های معارف قرآن و مسائل دینی دعوت کردند و استقبال زیادی از این موضوع شد. مردم مذهبی گرگان فرزندان خود را برای گذراندن اوقات فراغت تابستانه به حوزه علمیه آقای طاهری فرستادند.
علاوه بر این در همین فصل خاطرات ایشان در زمان تدریس در دانشگاه علوم کشاورزی آن زمان آورده شده است . ایشان به دعوت دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی که آن زمان آموزشگاه جنگل و مرتع بود، برای تدریس به آن جا رفته بودند. این جلسه ها بعد از مدتی به دست ساواک تعطیل شد. در ادامه خاطرات ایشان از شهادت حاج آقا مصطفی خمینی و چهلم شهدای تبریز و یزد و جهرم مطرح شده است.
فصل پنجم مربوط به خاطرات ایشان در دوران تبعید است. ایشان از سال ۵۷ توسط رژیم پهلوی به دلیل فعالیت های زیادی که بر علیه وی انجام می دادند، به یاسوج بعد هم انارک و سقز تبعید شدند و چندین ماه در تبعید به سر بردند که در این فصل به آن پرداخته شده است. نزدیک به پیروزی انقلاب ایشان بر اثر فشار و اعتراضات شدید مردم از تبعید آزاد شده و مورد استقبال پور شور مردم قرار گرفتند.
ایشان یکی از مخالفان سرسخت آقای منتظری بودند
فصل ششم مربوط به مبارزات روز های آخر پیروزی انقلاب که شامل تحصن روبروی دادگستری و حادثه قیام ۵ آذر گرگان است، می شود. رژیم برای فعالیت های ایشان به مسجد ایشان(مسجدالرضا) اهانت کرده و ایشان را کتک زد. حتی ماشین های پارک شده مقابل مسجد را به گلوله بست. در مراسم استقبال از امام (ره) در ۱۲ بهمن ۵۷، ایشان به اتفاق برخی از بزرگان منطقه، شرکت کرده و در فرودگاه مهار آباد تهران به دیدار امام (ره) رفتند.
بعد از پیروزی انقلاب، ایشان در شورای کمیته مرکزی گرگان به اتفاق علما فعالانه شرکت داشتند. اما این حضور دوام چندانی نداشت. زیرا ایشان معتقد بودند منافقین در این کمیته نفوذ کرده اند و باید اخراج شوند. بعد با حزب جمهوری گرگان همکاری داشتند و در سال ۵۸ با رای بالای مردم گلستان و مازندران در مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شدند. به مجلس رفته و در تصویب اصل ولایت فقیه تلاش کردند.
ایشان یکی از مخالفان سرسخت آقای منتظری بودند که به عنوان قائم مقام رهبری انتخاب شده بود. زیرا وی را فرد با صلاحیتی نمی دانستند. چند سال بعد هم آقای منتظری از راه امام و انقلاب جدا و با دشمنان انقلاب هم صدا شد.
آیت الله طاهری در سال ۶۰ توسط سازمان منافقین ترور شدند. سال ۶۲ هم ایشان فرزند خود، شهید سید محمد طاهر طاهری، را از دست دادند. پیکر وی سال ها مفقود بود و ایشان اجازه نمی دادند برای فرزندشان یک مجلس بزرگداشت برگزار شود. ایشان نمی خواست خون شهدا برایشان نردبان ترقی باشد. پیکر این شهید یک سال بعد از فوت آیت الله، شناسایی شد و کنار مقبره ایشان به خاک سپرده شد.
ساواک در تبعید هم از ایشان می ترسید
در۱۰ آذر سال ۵۵، ساواک گرگان نوشته است:« مدرسه محمد تقی خان گرگان، خیابان پهلوی جنب هتل کاروان به سرپرستی سید حبیب الله طاهری اداره می گردد. طلاب این مدرسه با قم ارتباط دارند و در اتاق طلاب، اعلامیه عکس و رساله خمینی و نیز کتب دکتر شریعتی وجود دارد که توسط چند نفر از طلاب این مدرسه بین سایر طلاب تقسیم می گردد. سید حبیب الله طاهری هم از این جریان مطلع بوده. سید حبیب الله طاهری هم در انتخاب و پذیرفتن طلاب عقیده به خصوصی دارد و در بین اهالی گرگان به طرفداری خمینی معروف است.»
این نشان می دهد ساواک به فعالیت های ایشان حساس بوده و مدرسه ایشان را تحت نظر داشته است. ساواک گزارش های متعددی درباره مدرسه ایشان نوشته است. زمانی که ایشان به تبعید محکوم شدند، ساواک کهکیلویه و بویراحمد، در نامه ای در تاریخ ۳۰ خرداد سال ۵۷، ایشان را چنین معرفی کرد:« آیت الله طاهری که از گرگان تبعید شده است، از روحانیون افراطی است و فوق العاده مطلع و دارای نفوذ کلام می باشد.» در ادامه این گزارش ساواک از مقامات مافوق خود خواسته بود که مکان تبعید ایشان را به جای سخت تری منتقل کند. زیرا می ترسیدند در یاسوج مردم را علیه رژیم پهلوی بشوراند.
یکی از کارهای ایشان برگزاری برنامه پیاده روی از نجف اشرف به کربلای معلی بوده است. حدود ۷۳ بار این برنامه زیارتی را اجرا کردند. این کار در گرگان علی رغم بیماری با پای پیاده هم ادامه داشت و بعد از انقلاب ایشان تاسیس و تولیت مدرسه علمیه صدیقه فاطمه را بر عهده گرفتند. این مدرسه هنوز هم برای خواهران فعال است. ایشان از اساتید برجسته ای مثل ، آیت الله میرزا باقر زنجانی ،آیت الله شاهرودی و آیت الله آملی حکم اجتهاد گرفتند.
ساده زیستی، ویژگی مثال زدنی آیت الله طاهری بود
ایشان چند ویژگی بسیار برجسته داشتند. یکی ساده زیستی مثال زدنی ایشان است. زندگی شخصی، کاری و علمی ایشان توأم با ساده زیستی و مردمی بودن بود. خانه ایشان در یک کوچه قدیمی با شکل و شمایل ساده و قدیمی بود. در دفتر و مدرسه ایشان همیشه به روی مردم باز بود و مردم بدون تشریفات به ملاقات ایشان می رفتند . ایشان با مردم ارتباطی قوی داشتند و همین روحیه باعث شد، در تشیع جنازه ایشان چنین جمعیت با شکوه و بی نظیری در گرگان جمع شوند، با اینکه ایشان نه یک مقام دولتی بلند بالا بود و نه یک سرمایه دار .
ایشان چند ساعت قبل از فوتشان یکی از دوستان خود را دعوت کردند و یک میلیون و دویست هزار تومان به وی پول دادند و گفتند، این سرمایه چندین ساله من است. این کل دارایی من بعد از هفتاد و چند سال است. آن را بگیرید و خرج کفن و دفن من کنید که فرزندانم به زحمت نیفتند.
یک ویژگی ایشان نفوذ کلامی بود که حتی ساواک هم به آن اعتراف کرده است. یکی از ویژگی های ایشان این بود که ایشان به شدت مدافع انقلاب اسلامی بودند و هر جریانی که در مقابل انقلاب می ایستاد، با آن مخالفت می کردند. سازمان منافقین، امتی ها، ملی گراها، لیبرال ها و کمونیست ها و سایر جریان های انحرافی و اشخاصی که در مقابل انقلاب اسلامی می ایستادند با آن ها سخت مخالفت می کردند. ایشان روحیه خیلی قوی برای دفاع از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن داشتند.
کشور در سوگ نشست…
وقتی ایشان از دنیا رفتند، همه شخصیت های مهم کشور، از مقام معظم رهبری تا رئیس جمهور، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس مجلس خبرگان، استاندار، نماینده ولی فقیه و ده ها سازمان و تشکل و شخصیت دیگر برای فوتشان و تسلیت به خانواده بزرگوارشان پیام تسلیت دادند. این نشانه اهمیت شخصیت و جایگاه ایشان در بین کشور و استان گلستان بود.
مقام معظم رهبری در این پیام تسلیت اشاره کرده اند که :« ایشان عالم خدمتگزاری بوده و از دوران مبارزات اسلامی تا زمان رحلت همواره در خدمت انقلاب و هدف های آرمانی آن بودند. حضور ایشان در مسئولیت های گوناگون به ویژه در مجلس خبرگان، در دوره های متعدد، در زمره ذخایر معنوی این عالم خدوم و موجب اجر و پاداش الهی است. انشاءالله»
امسال نیز یک کتاب در مورد ایشان توسط اینجانب تالیف شده است که درباره تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات آیت الله طاهری گرگانی است که هنوز به چاپ نرسیده است و به زودی توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی کشور منتشر می شود. این کتاب ۳۵۰ صفحه است و در آن خاطرات و دیدگاه های دیگران درباره ایشان نقل شده است.
ثبت دیدگاه