۱. بیان مسأله

مفهوم سبک زندگی (Life Style) از جمله مفاهیم علوم اجتماعی و علم جامعه شناسی (Sociology) است که در دهه های اخیر بسیار مورد توجه عالمان اجتماعی و مدیران فرهنگی قرار گرفته است؛ سبک زندگی معنایی است که از به هم تنیدگی، پیوند و شبکه ای بودن عوامل متعددی که در شیوه های زندگی یا اقلیم های زیستن انسان تأثیر می گذارند به وجود آمده است. تأثیر سرمایۀ اجتماعی بر سبک زندگی بیشتر معطوف به مطالعۀ شبکه های اجتماعی و هنجارهای این شبکه است. شبکه های اجتماعی نقش اساسی در ایجاد سلیقه ها و تغییر آن ها دارند. سرمایۀ اجتماعی (Social capital) و سبک زندگی رابطه ای متقابل دارند و می توان از این منظر که چگونه داشتن سبک های زندگی مختلف می تواند به ایجاد سرمایه اجتماعی منتهی شود، به مسأله نگاه کرد (الفت و سالمی، ۱۳۹۱، ص ۳۳-۳۴). تقریباً در اکثر تعاریف می توان دو مفهوم را یافت که در تعریف سبک زندگی در نظر گرفته شده است و در واقع هر دو مفهوم هم به واژۀ سبک برمی گردد: مفهوم جامعیت و مفهوم تمایز. به این معنی که سبک زندگی حاکی از مجموعه عوامل و عناصری است که کم و بیش به طور نظام مند با هم ارتباط داشته و یک شاکلۀ کلی فرهنگی و اجتماعی را پدید می آورند. همین پیوستگی و اتحاد این کل را از کل های دیگر متمایز می سازد. وجود کلماتی همچون الگو، نظام مندی، کلیت و هویت در بیانات اخیر رهبر فرزانه انقلاب نیز حاکی از همین مطلب است و به همین دلیل است که امروزه از دو مدل و الگو (pattern) متمایز سبک زندگی اسلامی و غربی سخن می گوییم. در کل سبک زندگی هر فرد عبارتست از چارچوب شناختی که در آن فرد رفتارهای خاصی را انتخاب می کند. این رفتارها به فرد کمک می کند تا با زندگی کنار بیاید (شیلینگ، ۱۳۸۲، ص ۱۰۰) در بند هفتم بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی آمده است:

«تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیان های بی جبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملّت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همه جانبه و هوشمندانه می طلبد که باز چشم امید در آن به شما جوان ها است (KHAMENEI.IR)».

جامعۀ ایران یک جامعۀ دین دار و خدامحور است؛ با ورود نگرش ها و اندیشه های غربی و جلوه های مدرنیته که توسط افرادی چون میرزا ملکم خان، میرزا آقا خان نوری و آخوند زاده که از پیشروان آشنایی با تجدد بودند این تضاد و چالش بین این دو فرهنگ کاملاً متفاوت، بروز پیدا کرد. عده ای نیز که به جریان روشنفکری غیردینی شهرت یافتند، با نام پیشرفت و توسعه و نفی عقب ماندگی تاریخی در القای اندیشۀ غربی و تجدد حاصل از رشد و گسترش بینش غربی کردند. باید این نظریۀ انتقادی رهبر معظم انقلاب را درک کنیم که مواجهۀ تمدن ایرانی- اسلامی با فرهنگ غرب که امروزه بر تمام جهان سیطره یافته است سبب تحولات بسیاری در تمامی شئونات جامعه ایرانی شده است و چراهایی که ایشان مطرح می کنند نیاز به ریشه یابی معرفتی دارد.

از مسائل مهم جامعۀ امروزی ما، بحث تهاجم فرهنگی است، به خصوص این تهاجم فرهنگی حمله به جایگاه مؤثر و ویژۀ زنان جامعه می باشد که تمام تلاش دشمن قسم خوردۀ اسلام از بین بردن حجاب و عفاف زنان است (خان شیر و سالاری، ۱۳۹۶، ص ۱). یکی از ابعاد حوزۀ مطالعاتی و پژوهشی سبک زندگی، معطوف به بررسی الگوها، مراجع یا انواع سبک های زندگی رایج است که معمولاً منجر به معرفی تیپ های مختلف سبک زندگی یا سنخ شناسی الگوهای سبک زندگی در گروه ها و جامعه می شود (قهرمانی نژاد، ۱۳۹۴، ص ۲۲۰). از جمله الگوهای مهم و نافذ که در زمرۀ الگوهای سنتی قرار می گیرد، سبک زندگی دینی و مذهبی است که به سبب قوت حضور دین در جامعۀ ایران، از جایگاه مهمی برخوردار است. این الگو می تواند مبین یک الگوی سالم و نشاط بخش برای زندگی آحاد جامعه باشد که باید از سوی سیاست گذار فرهنگی مورد توجه قرار گیرد و در چارچوب سیاست های هنجاری مورد تأکید مراجع ذیربط باشد. به عبارتی ورود به این بحث با این پیش فرض است که «الگوی زندگی فاطمی» می تواند در عصر حاضر مورد توجه قرار گیرد. مهم ترین موارد را می توان چنین برشمرد:

– به دلیل اقتضائات و نیازهای جاری، این الگو که در آموزه های علوی و فاطمی یافت می شود، می تواند در جامعۀ شیعی و مذهبی مورد استقبال جامع ایرانیان معتقد به اسلام ناب، قرار گیرد.

– احتمال نفوذ و اثرگذاری این الگو در جامعۀ ایرانی به نحو جدی وجود دارد.

– این الگو جامع بوده و می تواند تمامی ابعاد سبک زندگی را پوشش دهد. ارائۀ یک بحث جدی ولی مختصر از دیدگاه دینی در خصوص اینکه از نگاه حاکمیتی (نظام جمهوری اسلامی) و نیز فقهی-کلامی، نظام سیاسی می تواند و باید در حوزۀ فرهنگ و آداب و رسوم و رفتارهای اجتماعی – فرهنگی را ملاحظه و سیاست گذاری کند (همان، ص ۲۲۱).

بنابراین توجه به دریافت این الگوها از آموزه های پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت طاهرینش(ع) مسأله ای روشن و غیر قابل خدشه است و از این منظر، دریافت این الگوها در زندگی حضرت زهرا(ع) اهمیت می یابد. حال در این مقاله به دنبال آن هستیم که از منظر علم جامعه شناسی سبک زندگی حضرت زهرا(ع) را به عنوان یک الگوی تام در تمامی عرصه های زندگی برای جامعه واکاوی کرده و به این پرسش پاسخ دهیم که مهم ترین ابعاد الگویی سبک زندگی حضرت زهرا(ع) برای زنان امروزی چیست؟

۲. ادبیات پژوهش

۲. ۱. تعریف مفهوم

سبک زندگی اصطلاحی است که در فرهنگ سنتی کاربرد چندانی ندارد چون ملازم با نوعی انتخاب از میان تعداد کثیری از امکان های موجود است. پس از جنگ جهانی دوم، رشد اقتصادی و ماشینی شدن کار، جامعه ای را در غرب پدید آورد که تمایزات سنتی تا اندازه ای در آن محو شدند، بدین معنا که هر فرد از طریق تنوعی که در انتخاب شغل، محل زندگی، آرایش، پوشاک خود و… در پیش می گرفت خود را از دیگران متمایز می کرد. از این زمان بود که مفهوم سبک زندگی در معنی جدید آن مطرح شد. سبک زندگی الگویی برای کنش است که مردم را از هم متمایز می کند تا آنچه را مردم انجام می دهند و چرایی آن را و معنایی که برای آن ها و دیگران دارند درک کنیم (چنی، ۱۳۸۲، به نقل از ازکیا ۱۳۸۸، ص ۲۴۵). برخی تعاریف سبک زندگی را از جنس رفتار دانسته و نگرش ها و باورها را در آن دخیل نمی دانند (رویکرد جامعه شناسانه) و برخی دیگر تعاریفی هستند که ارزش ها و نگرش ها را بخش مهمی از سبک زندگی می دانند (رویکرد روانشناسانه)(قماشچی و معرف، ۱۳۹۵، ص ۹۶). اصطلاح سبک زندگی از دو واژۀ Style و Life تشکیل شده است. معنای واژۀ زندگی تا حدودی روشن است؛ اما مفهوم سبک (نوع یا روش) نیاز به توضیح دارد. در تعریف آن چنین آمده است: «شکل دادن یا طراحی چیزی (نظیر موی سر، اسباب یا وسایل) تا بدین شیوه، جالب و جذاب به نظر آید. به عبارتی کیفیت برتر در ظاهر، طراحی یا رفتار». (کمبریج، ۲۰۰۶) آلفرد آدلر (Alfred Adler) از این مفهوم برای اشاره به حال و هوای زندگی فرد استفاده می کند. سبک زندگی هدف فرد، خودپنداره، احساس های فرد نسبت به دیگران و نگرش فرد نسبت به دنیا را شامل می شود (فیست و فیست، ۱۳۸۷، ص ۹۷) همچنین الگویی است برآمده از ارزش ها و باورهای مشترک یک گروه یا جامعه که به صورت رفتارهای مشترک ظاهر می شود (مهدوی کنی، ۱۳۸۸، ص۵۱). آرو و ونزل (Aro&Wenzel) آن را الگوی ثابتی از رفتار، عادات، ارزش ها و نگرش ها می دانند که ویژگی و خصوصیت گروه ها قلمداد می شوند (باینگانی و دیگران، ۱۳۹۲، ص ۶۳) لیزر (Laser) (1963) سبک زندگی را براساس الگوی خرید کالا تعریف می کند. به نظر وی سبک زندگی فرد نشان دهندۀ شیوۀ زندگی متمایز جامعه یا گروه اجتماعی اوست. شیوه ای که مصرف کننده در آن خرید می کند و شیوه ای که کالایی خریداری شده مصرف می شود، بازتاب دهنده سبک زندگی مصرف کننده در جامعه است (خوشنویس، ۱۳۸۹، ص ۱۰). مک کی (Makee) سبک زندگی را برآمده از ارزش ها و باورهای مشترک یک گروه و جامعه می داند که به صورت رفتارهای مشترک ظاهر می شود (الفت و سالمی، ۱۳۹۱، ص ۲۰) سازمان بهداشت جهانی (World Health Organization) سبک زندگی را این گونه تعریف می کند: روش زندگی مردم و بازتابی کامل از ارزش های اجتماعی، طرز برخورد و فعالیت های آنان است.

همچنین ترکیبی از الگوهای رفتاری و عادات فردی در سراسر زندگی (فعالیت های بدنی، تغذیه و…) است که در پی فرایند جامعه پذیری به وجود آمده است (قاسمی پاکرو، ۱۳۹۰، ص ۱).

۲. ۲. نظریه های سبک زندگی

با توجه به تنوع رویکردهای موجود به سبک زندگی مرور برخی از مهم ترین چارچوب های مفهومی مذکور به تصریح فضای مفهومی سبک زندگی و شناخت مؤلفه های آن کمک خواهد کرد. اولین تأکید مستقیم بر سبک زندگی با انگیزۀ جامعه شناختی در کار تورشتاین وبلن (Treshwane Veblen) مشاهده می شود. به نظر وی به واسطۀ سبک زندگی افراد در فضای رقابتی با به نمایش گذاشتن ثروت خود از طریق مصرف تجملی و حضور در فعالیت های فراغتی می کوشند پایگاه والایشان را به گونه ای نمادین تعیین کنند (کوزر، ۱۳۸۲، ص ۳۶۲).

۲. ۲. ۱. گئورگ زیمل (George Zeeml): زیمل سبک زندگی را تجسم تلاش انسان می داند برای یافتن ارزش های بنیادی یا به تعبیری فردیت برتر خود در فرهنگ عینی اش و شناساندن آن به دیگران، تلاش می کند؛ یعنی انسان برای معنای مورد نظر خود (فردیت برتر) شکل های رفتاری را برمی گزیند. زیمل چنین گزینشی را «سلیقه» (taste) و این اشکال به هم مرتبط را «سبک زندگی» می نامد. در نتیجه وی، در عین پذیرش تمایز میان صورت ها (رفتارهای محتمل در چارچوب عینیت فرهنگی) و معنا (فردیت برتر) صورت های برگزیده و نحوۀ چینش آن ها را که همان سبک باشد، در ارتباط با معنا می بیند (کوهی و دیگران، ۱۳۹۴، ص ۲۰۸).

۲. ۲. ۲. پیر بوردیو (Pierre Bourdieu): بوردیو، برحسب اینکه انسان ها و گروه ها چگونه و چقدر زمان، صرف رفتارهای مصرفی می کنند سبک های زندگی را مورد مطالعه قرار می دهد تا بدین ترتیب میان گروه ها مرزهای نمادین ایجاد شود. در تحلیل بوردیو از سبک زندگی نظام قشربندی و موقعیت اجتماعی بازیگران صحنه اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار است. او در تحلیل سبک زندگی به مفاهیم میدان، سرمایه، منش یا ریختار و سلیقه اشاره می کند. میدان به محل رقابت بر سر منافع و منابع معین است (همان، ص ۱۲۱) ریختار دربردارندۀ خلق و خوهای خاصی است که تعامل آن ها با محیط، رفتار را شکل می دهد. سلیقه به طور پیوسته ضرورت ها را به استراتژی ها یا اولویت ها تبدیل می کند و بدون هیچ گونه جبر مکانیکی، مجموعه انتخاب های سازنده سبک های زندگی را به بار می آورد، انتخاب هایی که معنا و ارزش خود را از موقعیت و جایگاهی که در نظام تقابل ها و همبستگی ها دارند، اخذ می کنند (بوردیو، ۱۳۹۰، ص ۲۴۵). از نظر وی هرگاه موقعیت اجتماعی افراد دچار تغییر شود، سلیقه نیز تغییر می کند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که از نظر بوردیو سبک زندگی افراد نتیجه موقعیت اجتماعی آنان است.

۲. ۲. ۳. دیوید چانی (David Chanie): چانی نیز بر این باور است که سبک زندگی شکل اجتماعی جدیدی بوده که نشانگر اولیه هویت هر فرد است. وی بر این باور است که سبک زندگی حساسیت هایی هستند که در اهمیت های اخلاقی، معنوی یا زیبایی شناختی نفوذ می کنند. وی معتقد است برای افراد و گروه هایی که با راه های سنتی تر زندگی در شرایط جدید دچار فقدان دوام و ثبات می شوند، ساختن سبک های زندگی می تواند به عنوان ابزاری مهم برای مقابله با تغییرات اجتماعی باشد. این سبک ها واکنشی رفتاری با پاسخ های کارکردی به مدرنیته است. از نظر او افرادی که در جوامع مدرن زندگی می کنند از مفهوم سبک زندگی جهت توصیف اعمال خود و سایرین استفاده می کنند؛ سبک زندگی الگوهایی از کنش هستند که افراد را از یکدیگر متمایز می کند (چانی، ۱۳۷۸، ص ۴) بنابراین دیوید چانی به کارکرد هویت بخشی سبک زندگی نیز اشاره می کند.

۲. ۲. ۴. آنتونی گیدنز (Anthony Giddens): گیدنز، در بحث از سیاست زندگی به سبک زندگی نیز می پردازد. سیاست، فرصت های زندگی نیست؛ سیاست زندگی، سبک زندگی است. به زعم وی، عنصر محوری و گریز ناپذیر سبک زندگی، انتخاب است. در سطح خرد یکی از مؤلفه های اساسی زندگی روزمره همان انتخاب هایی است که به طور عادی به عمل می آوریم (گیدنز، ۱۳۸۵، ص ۱۱۹) سبک زندگی را می توان به مجموعه ای کم و بیش جامع از عملکردها تعبیر کرد که فرد آن ها را به کار می گیرد؛ چون نه فقط نیازهای جاری او را برمی آورند، بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است، در برابر دیگران مجسم می کند (همان، ص ۱۲۰). گیدنز برای فهم بیشتر سبک زندگی از مفهوم عاملیت و ساختار کمک می گیرد: ساختار و عاملیت دو مقولۀ جدا از هم نیستند و به یکدیگر وابسته اند. زیرا ساختارها هم هدف و هم نتیجۀ کنش ها هستند، آن ها شامل قلمروهای دوگانه هستند. ساختارها در یک زمان هم عینی (محدود کننده) و هم ذهنی (تواناساز) می باشند. سبک های زندگی هم با یک ماهیت دوگانه در دیدگاه گیدنز به تصویر کشیده شده اند. سبک های زندگی الگوهای رفتاری هستند که با ارزش ها و باورها همراهند و از طریق بازخورد عاملان اجتماعی که آن ها را بازتولید می کنند، انتقال می یابند و همچنین از طریق مردمی که آن ها را عملیاتی می کنند؛ بازتولید می شوند (میری پور فرد، ۱۳۹۳، ص ۱۵).

برای فهم سبک زندگی فاطمی از آراء گیدنز در این مقاله بیشتر سود جسته ایم. به نظر گیدنز هر جامعه ای می تواند سبک زندگی خاص خود را داشته باشد و همۀ سنت ها در حقیقت انتخاب های میان انبوهی از الگوهای رفتاری ممکن است. هر جامعه ای می تواند زمانی ثمره و نتیجۀ جهان بینی و ایدئولوژی خود را به دیگران نشان دهد که سبک زندگی او متناسب با باورها و ارزش هایش شکل گرفته باشد. بر این اساس سبک زندگی که متناسب با باورها و ارزش های جامعۀ ایرانی باشد، سبک زندگی دینی است؛ زیرا دین در فرهنگ کشور ایران نقش پر رنگی دارد.

۲. ۳. مروری بر پیشینۀ تحقیق

بسیاری از محققان به موضوع سبک زندگی اسلامی خاصه الگوی سبک زندگی حضرت فاطمه(ع) در چند سال اخیر، به ویژه پس از طرح آن توسط مقام معظم رهبری بسیار توجه کرده اند و پژوهش های فراوانی نیز در این باره انجام داده اند که در ذیل به مواردی اشاره خواهیم کرد:

* خان شیر و سالاری (۱۳۹۶) در مقاله ای با عنوان «حضرت زهرا(ع) الگو برای زنان و دختران جامعۀ امروزی» با توجه به افزایش آمار طلاق، ایشان را به عنوان یک الگوی خوب برای جامعۀ معاصر معرفی می کنند و زندگی حضرت زهرا(ع) و خصوصیات فردی و اجتماعی این بانوی بزرگ اسلام را مورد بررسی قرار می دهند.

* معارف و قماشچی (۱۳۹۵) در پژوهشی با عنوان «عوامل آرامش خانواده در سبک زندگی علی(ع) و حضرت فاطمه (ع)» مؤلفه های آرامش خانوادگی را احصاء و تبیین کردند. به نظر آن ها از نگاه قرآن دو مؤلفۀ کلان آرامش و مودت ارکان اساسی یک خانوادۀ مستحکم هستند و بر همین مبنا مصادیق و زیر مؤلفه های مربوط به آرامش در زندگی خانوادگی حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(ع) استخراج و تشریح شده است.

* عبدالکریم بهجت پور (۱۳۹۴) در اثری با عنوان «سبک زندگی فاطمی» معتقد است علی رغم عمر کوتاه شان، یکی از مناسب ترین سبک های زندگی را برای الگو شدن ارائه فرمودند تا ظرفیت های انبوه زندگی دینی در پرتو قرآن و سنت و درون مایه های شخصیتی خود را آشکار سازند. آن حضرت در ابعاد و ساحت های مختلف اعم از فردی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی مبتنی بر اصیل ترین باورها و ارزش ها را از خود بروز داده اند.

* قهرمانی نژاد شایق (۱۳۹۴) در مقالۀ دیگر با عنوان «زندگی و سیرۀ حضرت زهرا(ع) به عنوان الگوی سبک زندگی دینی»، با بررسی برهه های مختلف زندگی آن حضرت، مهم ترین زوایای زندگی حضرت زهرا(ع) را به عنوان یک الگوی دینی در جامعۀ اسلامی ایران مورد بررسی قرار می دهد و سبک زندگی اسلامی را در ابعاد مختلف تربیتی، اجتماعی، رفتارهای فردی بررسی می کند و بازتاب های مختلف آن را به دست می آورد.

۳. روش شناسی تحقیق

روش مورد استفاده در این تحقیق روش توصیفی- تحلیلی است. یعنی محقق علاوه بر توصیف و تشریح مسألۀ مورد نظر به تجزیه و تحلیل آن مسأله نیز می پردازد. تکنیک های جمع آوری محتوا در این تحقیق به روش مطالعۀ کتابخانه ای است.

۴. یافته های تحقیق

سبک زندگی از دیدگاه اسلام، به مجموعه ای از موضوعات مورد قبول اسلام در عرصه زندگی اشاره دارد که براساس آن، معیار رفتار ما باید مبتنی بر اسلام و آموزه های اسلامی باشد. خدامحوری و حاکمیت ارزش های اسلامی در زندگی از مهم ترین معیارهای سبک زندگی مورد تأیید اسلام می باشد؛ در واقع در سبک زندگی حضرت فاطمه(ع) زندگی فردی و اجتماعی مبتنی بر رهنمودهای قرآنی است. اسلام با احکام جاودانه خود، سبکی آرمانی و در عین حال واقع گرایانه را پیشنهاد کرده است که مبتنی بر نگرشی متعالی به هستی و انسان است. در این سبک زندگی رعایت آموزه های دینی، رهایی از سبک زندگی غیر اسلامی و دستیابی به حیات طیبه است. برهمین اساس می توان مهم ترین اصول و مؤلفه های سبک زندگی حضرت فاطمه(ع) را با تأکید بر بند هفتم بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی این گونه تقسیم بندی نمود:

۴. ۱. گام اول؛ نظام ارزشی

ارزش ها و تحول ارزشی عامل مهمی است که مورد توجه اندیشمندان اجتماعی حوزه سبک زندگی قرار گرفته است. بسیاری از محققان، ارزش ها را اصلی ترین منبع شکل گیری سبک زندگی دانسته و تأکید دارند که شناخت ساختار ارزش های فرد، اصلی ترین وظیفه برای درک سبک زندگی افراد است. موافقان این نظر معتقدند که ارزش های فعلی فرد تعیین کنندۀ سبک زندگی اوست. از طرفی دیگر، بروز برخی سبک های زندگی نیز حاصل تحول ارزشی در جامعه و تلاش افراد برای وفق دادن خود با نظام ارزشی جدید دانسته می شود (الفت و سالمی، ۱۳۹۱، ص ۳۲). در این جا به برخی از مهم ترین این اصول اخلاقی و ارزشی از منظر حضرت زهرا(ع) اشاره می کنیم:

۴. ۱. ۱. سادگی و پوشش: حضرت فاطمه(ع) دو ویژگی سادگی و پوشانندگی را در پوشیدن لباس رعایت می کردند. وصله های چادر فاطمه(ع) که سبب اظهار شگفتی سلمان فارسی شد (ابن طاووس، ۱۴۱۴، ص ۲۷۵) و بلندی و پوشاننده بودن چادر حضرت هنگام رفتن به مسجد برای احتجاج با ابوبکر (مغربی، ۱۳۸۳، ج ۳، ص ۳۴) نمونه هایی از سیرۀ حضرت در پوشش و لباس است.

۴. ۱. ۲. قناعت: هرگاه مستمندی به در خانۀ فاطمه(ع) می رفت، آن حضرت نیاز او را تا حد امکان بر طرف می کرد، تا جایی که قرص نان قوت خود و خانواده اش را می بخشید و خود گرسنه می ماند. مرحوم مجلسی از جابربن عبدالله نقل می کند که گفت: یا رسول الله (ص) بر فاطمه(ع) وارد شدیم؛ صورتش زرد بود. پیامبر(ص) پرسید: چرا صورتت زرد است؟ گفت: ای رسول خدا(ص) از گرسنگی. پیامبر(ص) فرمود: بار خدایا، گرسنگی او را رفع کن و سختی آن را از او بگیر. جابر گفت به خدا قسم بعد از دعا، صورت فاطمه(ع) قرمز شد و بعد از آن روز گرسنه نشد (مجلسی، ۱۴۰۳، ص ۶۲).

۴. ۱. ۳. انفاق: ایشان، همسر و فرزندانش به فقرا کمک شایانی می کردند، چه از انفاق لباس نو در شب عروسی، چه از انفاق به پیرمرد نادار یا انفاق گردنبند اهدایی حمزه عموی پیامبر (قزوینی، بی تا، ص ۲۰۱) و چه از ماجرای نذر برای بیماری حسنین و انفاق افطار به مسکین، اسیر و یتیم و نزول هفده آیه از سورۀ هل اتی (فخر رازی، ۱۳۰۸، ۴۴، ص ۲۷۶) و چه تقسیم عوائد فدک میان نیازمندان، چه از بنی هاشم و چه از سایر مسلمانان (ابن شهر آشوب، ۱۳۷۶، ص ۱۲۳) در همه جا یار و یاور مسلمانان بودند و همۀ این ها از مؤلفه های مهم همیاری جامعه و ایجاد فضای امنیت و آرامش روحی و اخلاقی محسوب می شود که با بررسی شرایط آن ایام و وضعیت اجتماعی عرب جاهلی قابل توجه است.

۴. ۱. ۴. عبادت: ما دو نوع عبادت را در زندگی حضرت می بینیم؛ عبادت هایی مثل نماز که نیاز به فراغت از امور زندگی داشت و نمازهای خاصی به نام نماز حضرت صدیقۀ طاهره(ع) مشهور شده که ساعتی وقت می برد. این نمازها که از حضرت بر جای مانده، نشان می دهد که ایشان در عین رسیدگی به امور زندگی، فرصتی را نیز به این عبادات اختصاص می دادند؛ چنان که امام حسن(ع) از نماز و شب زنده داری و عبادت های طولانی مادر خود گزارش داده است. طولانی ترین تعقیب ها در نماز نیز از حضرت صدیقۀ طاهره (ع) نقل شده است که برخی تعلیم پیامبر(ص) به ایشان است و برخی را خود حضرت انشا فرموده اند. این تعقیبات، مضامین و نکات بسیار ناب توحیدی و معرفتی را دربردارد و توجه به معاد، یاد مرگ و ترسیم حال سکرات مرگ و احوال قیامت، در آن ها بسیار برجسته است. همچنین با وجود منابع محدود، از آن حضرت دعاهای بسیاری به ما رسیده است. نوع دیگر از عبادت ایشان، با کار و مشغله های زندگی قابل جمع است؛ مانند تلاوت قرآن که در زندگی حضرت پررنگ است و از آن به عنوان یکی از سه محبوب خود در این دنیا یاد می کنند. در گزارشی آمده است که سلمان خدمت حضرت رسول(ص) رسید و اظهار شگفتی کرد که دیده است حضرت فاطمه(ع) در حالی که کار می کرد، قرآن نیز تلاوت می فرمود. همچنین حضرت روزه های مختلف و مستحبی می گرفت. از دیگر عبادت های حضرت، برنامۀ منظم هفتگی برای زیارت قبور، به ویژه قبر حمزۀ سیدالشهداء بود.

عبادت حضرت فاطمه(ع) برنامه و زمان خاصی داشت. در خانه محلی را برای محرابش قرار داده بود. لباس مخصوصی برای نماز می پوشید. برای نماز از بوی خوش استفاده می کرد. به غروب و شب جمعه برای استجابت دعا اعتقاد داشت. برای درک شب قدر و احیای آن برای فرزندانش برنامه ریزی می کرد، نمازها و دعاهای ویژه ای برای موضوعات مختلف و روزهای هفته داشت. مناجات و تعقیبات خاصی پس از نمازهای واجب داشت، به حدی برای نماز و عبادت به پا می ایستاد که پاهایش ورم می کرد (مجلسی، ۱۴۰۳، ج۴۳، ص ۷۶). برای دیگران و همسایگانش بسیار دعا می کرد و در یک کلام هرگاه در برابر پروردگارش به عبادت می ایستاد، بندبند بدنش از خوف خدا می لرزید (صدوق، ۱۳۸۵، ج۱، ص ۱۸۰). بنابر نظر حضرت فاطمه(ع) خداوند متعال بهترین پاداش را به عبادت خالصانۀ بندگانش عطا خواهد کرد: «کسی که عبادت های خالصانۀ خود را به سوی خدا بفرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد (مجلسی، ۱۴۰۳، ج۶۷، ص ۲۴۹)». حضرت فاطمه(ع) حتی در اولین لحظه های زندگی مشترک شان با حضرت علی(ع) به نماز و عبادت پروردگار مشغول بودند. پیامبر اکرم(ص) فردای آن شب از حضرت علی(ع) پرسید: «همسرت را چگونه یافتی؟» امام علی(ع) بی درنگ فرمودند: «نِعمَ العون علی طاعة الله» (مجلسی، ۱۴۰۳، ج۴۲، ص ۱۱۷)؛ بهترین یاور برای اطاعت پروردگار. نکاتی که از سیرۀ عبادی حضرت نقل شد، خود یک الگو و سبک زندگی است که بیان می دارد در کنار انجام وظایف خانه و مسئولیت و مشغله های زندگی، چه مقدار باید روزانه به عبادت پرداخت.

۴. ۲. گام دوم؛ مسئولیت خانوادگی (همسری و مادری)

۴. ۲. ۱. مسئولیت همسری: خانواده جامعۀ کوچکی است که نیازمند مدیریت است. بهترین نمود مدیریت خانواده تثبیت نقش زن یا مادر در خانواده است. بی تردید مهم ترین لازمۀ رسیدن به یک خانوادۀ مستحکم و موفق آن است که در یک نظام صحیح، موقعیت هر فرد طراحی و تعیین شود و بپذیرد که نسبت به دیگری حقوقی دارد و در قبال آن وظایفی را نیز متعهد می شود که انتظارات و نقش ها در خانواده نسبت به یکدیگر تعدیل می شود. مثلاً مادر را به عنوان یک نقش در جایگاه واقعی آن درک کنند و نه به عنوان یک خدمۀ مهربان و زحمتکش. البته همسران نیز باید نسبت به موقعیت یکدیگر آشنایی داشته باشند. به بیان دیگر، هرجا تکلیف و مسئولیتی است، بحث از حقوق هم در کنار آن مطرح است. نقش همسری در اسلام جایگاه ویژه ای دارد. در روایت های اسلامی «حسن تبعل» (خوب شوهر داری کردن) در حد جهاد در راه خدا ارزشمند است(مجلسی، ۱۴۰۳، ص ۵۹۷). خداوند متعال برخوردها و رفتارهای صحیح انسانی را در خانواده با «حسن معاشرت» معرفی می فرماید و از مرد و زن رعایت آن را با میزان «معروف» یعنی رفتاری پسندیده و انسانی می خواهد: «وَقُولُوا لَهمْ قوْلًا مَعْرُوفًا»(نساء/۵)؛ و با آن ها سخنی شایسته بگویید. «… وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ…»(نساء /۱۹)؛ و با آنان به گونه ای شایسته رفتار کنید. خداوند در یک کلام، حق و وظیفۀ میان زن و شوهر را بیان نموده است: «… هُنَّ لِبَاسٌ لَکم وَأَنتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ» (بقره/۱۸۷)؛ آن ها لباس شما هستند و شما لباس آن ها هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید. لباس از یک سو انسان را از گرما و سرما و خطر برخورد اشیاء به بدن حفظ می کند و از سوی دیگر عیوب را می پوشاند و زینتی است برای تن آدمی.

امیرمؤمنان(ع) می فرماید: «تا فاطمه(ع) زنده بود کاری نکردم که او را به خشم آورد و بر هیچ کاری او را مجبور نکردم او نیز هیچگاه مرا به خشم نیاورد و در هیچ کاری از من نافرمانی نکرد. به راستی هر وقت به او نظر می کردم، غم و اندوهم برطرف می شد» (مجلسی، ۱۴۰۳، ص ۱۳۴). امیر المؤمنین(ع) همواره از لحظات زندگی با حضرت فاطمه(ع) نهایت آرامش و محبت را کسب می کرد. به نحوی که خود می فرمود: هرگاه به فاطمه(ع) می نگریستم همۀ رنج ها و ناراحتی هایم را فراموش می کردم. ازدواج ایشان در نهایت سادگی برگزار شد و بنا بر برخی روایات با عنایت به شرایط خاص قرن دوم هجری، ابتدا عقد و بعد از ۹ ماه یعنی پس از جنگ بدر و با دادن ولیمۀ عمومی در مسجد به عروسی انجامید و امیرالمؤمنین(ع) که تا آن هنگام با مادرش فاطمه بنت اسد زندگی می کرد زندگی مشترک خود را آغاز کرد. سادگی منزل ایشان و مهریۀ آن ها همراه با جهیزیۀ مختصر مؤلفۀ مهمی جهت زدودن زنجیرهای تفاخر جاهلی که بین اشراف بود (قهرمانی نژاد، ۱۳۹۴، ص ۲۲۰). علی(ع) و زهرا(ع) با محبت با یکدیگر رفتار می نمودند و همدیگر را بهترین همسر می دانستند (ابن شهر آشوب، ۱۳۷۶، ص ۱۲۱) و در جمع ابوالحسن می خواندند (همان، ص ۳۵۲). او در خانه خود را برای امیرالمؤمنین(ع) زینت می داد (صدوق، ۱۴۱۷، ص ۵۵۲) و هیچ گاه در هیچ برنامه ای با همسر خود مخالفت نکرد (خوارزمی، بی نا، ص۳۵۳). بحث دیگر در سبک تعامل با همسر در زندگی حضرت زهرا(ع)، اطاعت از همسر است. ایشان می گوید من به توصیۀ پدرم همواره عمل کردم که فرمود: «از همسرت اطاعت کن و از او چیزی نخواه که در توانش نباشد». در اواخر عمر خود نیز فرمود: «من همواره سعی کردم این نکته را در زندگی ام رعایت کنم و به آن پایبند باشم». حضرت امیر(ع) هم می فرمود: «هیچگاه ندیدم آن حضرت کاری کند که مرا خشمگین و دل آزرده کند». گفتنی است که اطاعت صدیقۀ طاهره(ع) از امیرمؤمنان(ع) و همراهی با ایشان، الزاماً از آن باب نبود که همسرش، امام بود و علم غیب داشت؛ بلکه قبول این زندگی دو طرفه و مدیریت زندگی از جانب حضرت امیر(ع) بوده که این همراهی را ایجاد می کرد. نکتۀ بعدی هم تناسب درخواست هاست. حضرت فرمودند: «این توصیه را همواره از پیامبر(ص) دارم که از پروردگار خود حیا می کنم چیزی از همسر بخواهم که در توانش نباشد (همان، ص۶۱۶).

۴. ۲. ۲. مسئولیت مادری: در حوزۀ جامعه پذیری دین نیاز است دو دسته از مفاهیم، آموزش داده شوند: دستۀ اول اعتقادات مذهبی، مجموعه ای از ارزش های فردی را در برمی گیرد و هدف آن ایجاد تصویری در ذهن است که احساسات فردی و جمعی هویت را در کنشگر تقویت می کند. دستۀ دوم را می توان در قالب شعائر دسته بندی کرد. شعائری که معطوف به رفتارهای اخلاقی (Ethical Behaviors) هم معطوف به رفتارها و کنش های دینی است (میرعباسی، ۱۳۹۴، ص ۷۶-۷۷).

در بحث تربیت روحی و عاطفی فرزندان و شفقت و مهربانی مادر به آن ها، سلمان نقل می کند که به خانۀ فاطمه(ع) رفتم و دیدم که حضرت مشغول آسیاب کردن است و طفل ایشان گریه می کند. عرض کردم: چرا از فضه کمک نمی گیرید؟ فرمود: امروز نوبت استراحت ایشان است. سلمان گوید: حضرت آنقدر آسیاب کرد که خون دستش بر دستۀ آسیاب جاری شد و به سنگ آسیاب رسید. عرضه داشتم: من بروم بچه را ساکت کنم؟ حضرت فرمود: تو بیا آسیاب کن و من به بچه رسیدگی می کنم. من مادرم و به فرزندم مهربان تر هستم. یعنی حضرت هنگامی که میان بچه داری و کار خانه تعارض ایجاد شد و ناچار بود که یکی را انتخاب کند، رسیدگی به فرزند را انتخاب می کند و می فرماید: «انی ارفق»؛ من مهربان ترم به این بچه. فاطمه(ع) اصرار داشت حتماً مادر به فرزندانش شیر دهد (طبرسی، ۱۳۹۲، ص ۱۱۷). در طفولیت اطفالش، با ایشان بازی می کرد و برایشان شعر می خواند (ابن شهرآشوب، ۱۳۷۶، ص ۱۵۹). گاه به همراه همسرش میان حسنین مسابقۀ کشتی ترتیب می داد و اطفالش را تشویق می کرد (صدوق، ۱۴۱۷، ص ۳۶۱). او فرزندانش را به عبادت شوق می داد و در شب های قدر با کم کردن غذا و اموری مانند آن سعی می کرد بچه ها را موفق به شب زنده داری کند (مغربی، ۱۳۸۳، ص ۲۸۱). او در دعا دیگران را مقدم می ساخت و به فرزندانش می فرمود: اول همسایه، بعد خانه (صدوق، ۱۳۸۵، ۱۸۲). همۀ این مؤلفه ها نکات مهمی است که در بحث تربیت فرزندان و ایجاد آرامش روحی و تأمین امنیت اخلاقی اجتماع، اهمیت به سزایی دارد. چون از نیاز فرزندان به مهر و محبت پدر و مادر کاملاً آگاه بود، به عنوان اولین وصیت به علی از ایشان خواست که پس از او با دختر خواهرش، امامه، ازدواج کند، زیرا او همانند خود (فاطمه(ع)) به فرزندانش مهربان می دانست (فتال نیشابوری، بی تا، ص ۱۵۱). اقدام دیگری که در این زمینه در زندگی حضرت زهرا(ع) مشاهده می شود، توجه به زینت فرزندان است که به نوعی آن ها را به سمت زیبایی هدایت می کند: «أن فاطمة حلت الحسن و الحسین» (بحرانی، ۱۴۱۳، ج ۱۱، ص ۱۷۴)؛ فاطمه(ع) حسن و حسین(ع) را می آراست. این کار نیز علاوه بر نشاط إِنَّ فَاطِمَةَ(ع) کانَتْ تمْضَغُ لِلْحَسَنِ ثُمَّ لِلْحُسَینِ(ع) وَ هِی صَائِمَةٌ فِی شَهْرِ رَمَضَانَادق(ع) آمده است: «إِنَّ فَاطِمَةَ(ع) کانَتْ تمْضَغُ لِلْحَسَنِ ثُمَّ لِلْحُسَینِ(ع) وَ هِی صَائِمَةٌ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ» (حرعاملی، ۱۴۱۴، ج ۴، ص۱۹۰)؛ فاطمه(ع) غذا می جوید برای حسن(ع) سپس برای حسین(ع) در حالی که در ماه رمضان روزه بود. این روایت نیز اشاره به این دارد که ایشان در حال عبادت و روزه داری نیز از توجه به فرزندان غافل نمی شدند و در حین عبادت، به وظیفۀ مادری خود و برآورده کردن نیازهای آنان می پرداختند. حال مادرانی که با کوچک ترین بهانه خود را از وظایف مادری معاف می کنند، باید بازنگری در رفتار خود داشته باشند و به دنبال راهی باشند که هم به وظیفۀ مادری خود عمل کنند و هم سایر برنامه های خود را اجرا نمایند.

۴. ۳. گام سوم؛ مسئولیت اجتماعی

از دیدگاه بسیاری، سپردن کودکان به سازمان های خاص، آن هم در زمانی که کودک بیشترین نیاز را به مادر دارد، نابسامانی های روانی خاصی را در بزرگسالی فراهم می کند (ساروخانی، ۱۳۷۰، ص ۱۷۲). این مسأله از موضوعات مهم روانشناسی و جامعه شناسی خانواده در دهه های اخیر است. عدم حضور مادر در مدت زمان طولانی، به تنظیم روابط و ادارۀ منزل لطمه می زند و در انهدام خانواده بی تأثیر نیست. «هر قدر اقتصاد و زندگی خانوادگی توسط زنان بیشتر اداره شود، قدرت اجتماعی (Social power) آن ها نیز در خانواده بیشتر خواهد شد و اشتغال در کار خارج از خانه، در چگونگی روابط عاطفی آن ها با اعضای خانواده اثر می گذارد و هر قدر نظام جدید خانواده تغییر شکل یابد، روابط عاطفی ضعیف تر می شود (فرجاد، ۱۳۷۲، ص ۱۵). یکی از اساسی ترین اهداف تشکیل خانواده بقای نسل و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز جامعه است و توسعه و رشد اقتصادی در گرو نیروی کار فعال و تحصیل کرده است. که این افراد نوعاً از میان خانواده ای برنامه ریز، منظم و مشوق بیرون می آید. زنان با فراهم کردن و آماده ساختن محیطی بانشاط و صمیمی برای تأمین نیازهای مادی و معنوی و توجه به بهداشت روحی، جسمی و روانی اعضای خانواده اثر مستقیم بر اقتصاد جامعه می گذارند.

جمع میان کار و فعالیت های اجتماعی (غیر از اشتغال) یکی از دغدغه های امروزی بخش وسیعی از بانوان است. سیرۀ حضرت زهرا(ع) حاکی است که وظیفۀ مادری تنها شیر دادن به فرزند، تنظیف و نگهداری خانه و مراقبت از کودکان نبوده، بلکه بزرگ ترین نقش یک مادر، تربیت اجتماعی و سیاسی کودکان است. چنانچه حضرت فرزندانش را به مسجد می فرستاد و در همۀ صحنه های سیاسی، اجتماعی و مبارزاتی خود مانند: رفتن به در خانۀ مهاجران و انصار و نیز زیارت قبر پیامبر(ص)، حمزه، قبور شهدا و رفتن به بیت الاحزان آن ها را با خود به همراه می برد. تربیت سیاسی، دینی و اجتماعی کودکان نیازمند دانایی، اطلاع کافی از مسائل مربوط به این حوزه ها، حضور یافتن در متن جریان های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و نیز آگاهی، بصیرت و تحلیل درست مسائل گوناگون است. بنابراین برای آن که مادر بتواند در کانون خانواده، فرزندان را متناسب با نیازهای اجتماعی زمان خود تربیت کند، بایسته است که خود به اندازه کافی در کانون این رویدادها و مباحث حضور داشته باشد؛ بدین ترتیب به هر میزانی که زنان در متن حادثه حضور داشته باشند، قدرت توان افزایی و تربیت دینی، اجتماعی و سیاسی فرزندان فزونی می یابد (بهجت پور، ۱۳۹۴، ص ۱۰۸).

در سلوک اجتماعی فاطمه(ع) نمونه های بسیاری از تلاش برای احقاق حق، جلوگیری از انحراف جامعه از جادۀ حقیقت و افتادن در مسیر سراشیبی هلاک و ظلم ستیزی و عدالت گرایی به چشم می خورد به طوری که پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) به دفاع از همسرش امیر مؤمنان(ع) در برابر تضییع حقوق ایشان برخاست. در آغازین روزهای پس از سقیفه نیز، با ایراد خطبه هایی تمام تلاش خویش را برای بیان حق و یادآوری سفارش های پیامبر در مورد اهل بیت(ع) به کار بست (همان، صص ۱۱۴ -۱۱۵) سیرۀ عملی حضرت زهرا(ع) جهت گیری صحیح این رویکرد را نشان می دهد.

ابعاد الگویی سبک زندگی حضرت زهرا (ع).JPG

۵. نتیجه گیری

به باور بسیاری از اندیشمندان، رفتار تجلی ارزش ها و باورهای فرد است و سبک زندگی صرفاً باورهای عینی افراد را در برمی گیرد. از آنجا که در جامعۀ ما اعتقاد بر این است که ارزش ها و باورها خصوصاً دینی بر تمامی شئونات زندگی ما تأثیر گذار هستند و سنگ بنای فعالیت ها و اعمال ما محسوب می شوند و از سوی دیگر، رسانه رسالت شکل دهی به رفتارهای مبتنی بر ارزش ها و اصول اسلامی- ایرانی را بر عهده دارد، بنابراین، هم به عنصر نگرش (باورها، ارزش ها و ترجیحات) و هم بر عنصر رفتار (کنش عینی) باید توجه کرد.

همان طور که رهبر معظم انقلاب (در بند هفتم بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی) فرمودند با اصلاح نگرش و رفتار زوجین نسبت به تشکیل خانواده و الگوگیری از سیره حضرت زهرا(ع) می توان به تحکیم مبانی خانواده در جامعۀ اسلامی و عدم الگو محوری نمادهای غربی و سبک زندگی امریکایی، امیدوار بود. روش هایی که حضرات معصومین علی(ع) و فاطمه(ع) در زندگی مشترکشان به کار بردند، کاملاً عملیاتی، دست یافتنی و اجرایی هستند. می توان دریافت سبک زندگی فاطمه(ع) در تمامی ابعاد، الگوی زنان مسلمان به شمار می رود؛ زیرا همۀ استعدادهای وی در ابعاد، هم در گسترۀ ذهنی (نظام ارزشی) و هم در گسترۀ عینی (مسئولیت های خانوادگی و اجتماعی) به صورت هماهنگ شکوفا گردیده است.

منابع

* قرآن کریم.

۱. ابن شهرآشوب، محمدبن علی؛ مناقب آل ابی طالب، نجف، حیدریه، ۱۳۷۶.

۲. ابن طاووس، علی بن موسی؛ الدروع الواقعیه، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴.

۳. بحرانی اصفهانی، عبد الله بن نور الله؛ عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، قم، مؤسسة الإمام المهدی(عج)، ۱۴۱۳.

۴. بوردیو، پیر؛ نظریه کنش؛ دلایل عملی و انتخاب عقلانی، ترجمۀ مرتضی مردیها، تهران، انتشارات نقش و نگار، ۱۳۹۰.

۵. چانی، دیوید؛ سبک زندگی، ترجمۀ حسن چاووشیان، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۸.

۶. حر عاملی، محمد بن حسن؛ تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، قم، مؤسسة آل البیت (ع)، ۱۴۱۴.

۷. خوارزمی؛ مناقب الامام امیرالمؤمنین (ع)، قاهره، بی نا، بی تا.

۸. ساروخانی، باقر؛ طلاق پژوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن، تهران، انتشارات دانشگاه، ۱۳۷۰.

۹. شیلینگ، لوییس؛ نظریه های مشاوره (دیدگاه های مشاوره)، ترجمه خ، آرین، تهران، انتشارات اطلاعات، چهارم، ۱۳۸۲.

۱۰. صدوق؛ علل الشرایع، نجف، مکتب حیدریه، ۱۳۸۵.

۱۱…………؛ الامالی، قم، مؤسسه بعثت، ۱۴۱۷.

۱۲. فتال نیشابوری، محمدبن حسن؛ روضة الواعظین، قم، الشریف الرضی، بی تا.

۱۳. فخر رازی؛ تفسیر الکبیر، استانبول، مطبعه عثمانیه، ۱۳۰۸.

۱۴. فیست، جس و گریگوری فیست؛ نظریه های شخصیت، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷.

۱۵. قزوینی، محمدکاظم؛ فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد، نجف، بی نا، بی تا.

۱۶. کوزر، لوییس و برنارد روزنبرگ؛ نظریه های بنیادی جامعه شناسی، ترجمۀ فرهنگ ارشاد، تهران، نشرنی، ۱۳۸۲.

۱۷. گیدنز، آنتونی؛ تجدد و تشخص، ترجمۀ ناصر موفقیان، تهران، نشرنی، ۱۳۸۵.

۱۸. مجلسی، محمدتقی؛ بحارالانوار، بیروت، بی نا، چاپ دوم، ۱۴۰۳.

۱۹. مغربی، قاضی نعمان بن محمد تمیمی؛ دعائم الاسلام، تحقیق آصف فیضی، القاهره، دار المعارف، ۱۳۸۳.

۲۰. مهدوی کنی، محمدسعید؛ دین و سبک زندگی، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، ۱۳۸۸.

مقالات

۲۱. ازکیا، مصطفی و سکینه حسینی رودبارکی؛ تغییرات نسلی سبک زندگی در جامعۀ روستایی، فصلنامه رفاه اجتماعی، سال دهم، ش ۳۷، ۱۳۸۸.

۲۲. الفت، سعیده و سالمی، آزاده؛ مفهوم سبک زندگی، فصلنامۀ مطالعات سبک زندگی، سال اول، ش ۱، ص۹-۳۶، ۱۳۹۱.

۲۳. بهجت پور، عبدالکریم؛ سبک زندگی فاطمی، پژوهشنامۀ سبک زندگی، سال اول، ش ۱، ص۹۹-۱۲۰، ۱۳۹۴.

۲۴. خان شیر، موسی و سالاری، اسلام؛ حضرت زهرا(ع) الگوی زنان و دختران جامعه امروزی، مجموعه مقالات اولین کنفرانس پژوهش در فقه، حقوق و علوم انسانی، ۱۳۹۶.

۲۵. خوشنویس، ناهید؛ رسانه و سبک زندگی، مجله روابط عمومی، ش ۷۳، ص۹-۱۷، ۱۳۹۰.

۲۶. قهرمانی نژاد، بهاءالدین؛ زندگی و سیرۀ حضرت زهرا(ع) به عنوان الگوی سبک زندگی دینی، فصلنامه راهبرد اجتماعی –فرهنگی، سال چهارم، ش ۱۵، ص ۲۱۹-۲۴۱، ۱۳۹۰.

۲۷. کوهی، کمال و عباس زاده، محمد و خواجه بی شک، علی و قاسم زاده، داود؛ مطالعۀ جامعه شناختی تعیین کننده های سرمایه ای سبک زندگی، فصلنامۀ جامعه شناسی سبک زندگی، سال اول، ش ۴، ۱۳۹۴.

۲۸. میرعباسی، حمید؛ جامعه پذیری دینی وقف و نقش رسانه در آن، مجموعه مقالات کنگرۀ ملی وقف حماسه اقتصادی و سبک زندگی اسلامی، ۱۳۹۴.

پایان نامه ها

۲۹. میری پور فرد، فریبا؛ نگرش دینی و سبک زندگی؛ بررسی رابطه بین نگرش دینی و سبک زندگی دانشجویان دانشگاه گیلان (پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه گیلان)، ۱۳۹۳.

سایت

۳۰. WWW.KHAMENEI.IR